هفته 20
سلام پسر مامان ایشالا که حالت خیلی خوب باشه....تکونات که به من میفهمونه که حسابی قبراق و سر حال هستی. همین که من میخوابم شما شروع میکنی به ورجه و وورجه و شنا کردن توی دل من. از الان میخوای نخوابیا شیطون بلا. پنجشنبه با همه فامیلای مامان فرزانه رفتیم باغ ، خاله نازیلا همه را دعوت کرده بود و کلی خوش گذشت. اولین تکون خوردن شدیدت را اون روز احساس کردم. عصر که فالوده بستنی خوردیم شروع کردی به جنب و جوش ، حالا یا اینکه خیلی خوشت اومد و یا اینکه اصلا دوست نداشتی. بقیه به نازیلا میگفتن مامان دوست نوید...خخخخ منم گفتم که نوید امروز خیلی خوشحاله که اومده باغ چون یه هم بازی داره. خلاصه که هنوز شما ها به دنیا نیومدید و سر همه را ...
نویسنده :
غزال
11:20