عشق مامان و باباش

هفته 17

1393/5/22 20:30
نویسنده : غزال
130 بازدید
اشتراک گذاری

 

سلام به روی ماهت عزیز دلم.

امروز از صبح با هم درگیر دکتر بودیم.

رفتیم سونوی غربالگری دوم.

خیلی خوب بود که حسابی دیدمت عشقم.

امروز فهمیدم که تو یه پسر کوچولو هستی. بابا حسابی خوشحاله.

مامان فرزانه هم که دیگه هیچی.

خاله پریسا برات خونه را تزیین کرده و شیرینی خریده. این نوشته ای که عکسش را گذاشتم زده به ورودی خونه.

قربونت برم که همه این قدر دوستت دارن.

دکتر هر چی میخواست انگشتای دستت را ببینه حاضر نمیشدی انگشتات را باز کنی.

خلاصه به خاطر انگشتات مجبور شدیم که 3 ساعت بیشتر بمونیم مطب دکتر.

تا رسیدیم خونه 5:30 عصر بود.

با اینکه از قبل قرار گذاشته بودیم که من از راه دکتر برم خونه مامان فرزانه اما این قدر خسته بودم که بدنم  توان نداشت.

زنگ زدم که نمیام و قرار شد که فردا برم که خاله سپیده هم از تهران اومده باشه.

روز 5 شنبه خاله سپیده به مناسبت اینکه جنسیت شما معلوم شده بود مهمونی داد و من و تو هم کلی کباب خوشمزه خوردیم با هم.

راستی خاله پریسا از ماسوله برات کفش بافتنی سوغاتی آورده . عکسش را میزارم که یادگاری بمونه برامون. خیلی نازن . ایشالا زود بیای و بپوشی و باهاشون را بری، منم دلم برات ضعف بره و کلی عشق کنم.

 

خیلی دوستت دارم . بی صبرانه منتظرم که بغلت کنم.

پسندها (1)

نظرات (1)

near66
23 مرداد 93 2:04
الهییییییییییییییییییییییی ایشالله یه روز منم برای نی نی ام بنویسم بوس گنده برات نی نی رویا