عشق مامان و باباش

هفته 36

1393/10/2 18:17
نویسنده : غزال
720 بازدید
اشتراک گذاری

پسر گل گلی خودم دلم برات یه ذره شده.

این هفته اولین شب یلدای عمرت بود ، البته توی دل من.

دوره ی فامیلی خونه مامان مهین بود و همه اومدن اینجا.

خوش گذشت و سه تا باردار بودن.البته تو از همه بزرگ تری.

صبح یکشنبه نشسته بودم روی مبل  و بی حوصله بودم که یکی زنگ زد و گفت یه بسته دارید و بیاید دم در.

بابا رفت و اومد و گفت یه خانم بازاریاب بود. یه دفعه دیدم خاله پریسا بالای سرم ایستاده.

حسابی خوشحال شدم.

برات آب نبات چوبی آورده بود.زبان

همه عاشقت شدن فسقلی.

پسندها (1)

نظرات (0)