هفته 29
پسر جونم کیش خوش گذشت یا نه؟
تو هواپیما که نترسیدی؟ خانم مهماندار وقتی دید من باردارم رفت برات یه جایزه ی مهمون کوچولو آورد . گفت ایشالا نینیتون به سلامتی به دنیا بیاد و با این اسباب بازی هم سرگرم بشه.
من تو این سفر خیلی زود به زود خسته میشدم و همش مجبور بودم بشینم.
ولی خب خوب بود در مجموع. شما هم حسابی خوش سفر بودی و مامان را اذیت نکردی.
البته روز آخر تو فرودگاه حسابی حالم بد شد. اما فدای سر پسر خوشگلم.
برات یه سری داروهای مکمل خریدم و شیشه شیر و پستونک.
این قدر که شما تو دل من شیطونی میکنی از روی لباسم همه میبینن حرکاتت را. فسقلی من شنا میکنه و میرقصه و فوتبال بازی میکنه.
خدا کنه خونمون دیگه آماده بشه. از این وضعیت خسته شدم دیگه. دوستت دارم عزیزم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی