عشق مامان و باباش

هفته 29

1393/8/16 20:27
نویسنده : غزال
306 بازدید
اشتراک گذاری

پسر جونم کیش خوش گذشت یا نه؟

تو هواپیما که نترسیدی؟ خانم مهماندار وقتی دید من باردارم رفت برات یه جایزه ی مهمون کوچولو آورد . گفت ایشالا نینیتون به سلامتی به دنیا بیاد و با این اسباب بازی هم سرگرم بشه.بغل

من تو این سفر خیلی زود به زود خسته میشدم و همش مجبور بودم بشینم.

ولی خب خوب بود در مجموع. شما هم حسابی خوش سفر بودی و مامان را اذیت نکردی.

البته روز آخر تو فرودگاه حسابی حالم بد شد. اما فدای سر پسر خوشگلم.

برات یه سری داروهای مکمل خریدم و شیشه شیر و پستونک.

این قدر که شما تو دل من شیطونی میکنی از روی لباسم همه میبینن حرکاتت را. فسقلی من شنا میکنه و میرقصه و فوتبال بازی میکنه.محبت

خدا کنه خونمون دیگه آماده بشه. از این وضعیت خسته شدم دیگه. دوستت دارم عزیزم.

پسندها (1)

نظرات (0)